گذري کوتاه بر مفهوم آزادي در سيره نبوي

نويسنده: سيد محمد مهدي موسوي

آزادي بيان و عقيده از نگاه پيامبر اعظم (ص)

آزادي در لغت به معناي رهايي ، خلاصي ، قدرت عمل ، انتخاب ، خلاف بندگي و اسارت و اجبار است.
در لغت نامه دهخدا آمده است : « آزادي : عتق ، حريت ، اختيار ، خلاف بندگي و رقيت و عبوديت و اسارت ، قدرت عمل و ترک عمل ، قدرت انتخاب ، رهايي و خلاص است. (1)
در زبان عربي معادل واژه آزادي ،« اختيار »، « حريت » و « عتق » آمده است . هر چند در زمان هاي گذشته به دليل شيوع بردگي، حريت و عتق در مقابل بردگي به کار مي رفت . (2)

آزادي عقيده و بيان در سيره نبوي

در يک تقسيم بندي کلي مي توان آزادي را به دو بخش آزادي هاي فردي و آزادي هاي اجتماعي تقسيم نمود. ما در اين مقاله قصد نداريم به کليه شئون و بخش هاي مختلف مفهوم آزادي بپردازيم چه آن که پرداخت کامل به آنها نه در اين مقال مي گنجد و نه حوصله بحث اقتضاي آن را دارد. در اين مقاله سعي شده بيشتر به آزادي بيان و عقيده از منظر سيره نبوي توجه شود .

آزادي عقيده

مقصود از آزادي عقيده ، آزادي انسان در انتخاب ايده و نظري از ميان نظرات و آراي مختلف در مقولات گوناگون است.
در قرآن کريم در خصوص نفي اکراه و اجبار در دين آمده است : « لا اکراه في الدين قد تبين الرشد من الغي » (3)
البته در جاهاي ديگر از اين کتاب آسماني نيز آياتي از اين قبيل به چشم مي خورد همچون آيه 125 سوره ي مبارکه ي نحل که خداوند خطاب به پيامبرش چنين مي فرمايد : « بخوان به سوي راه پروردگارت با حکمت و پند نيکو و در ستيز با ايشان با آن چه نيکوتر است با آنها رفتار کن . »
نگاهي به سيره عملي رسول اکرم (ص) در مواجهه با مخالفان ، اصل آزادي انتخاب دين و عدم توسل به زور و اکراه در پذيرش دين را به ما نشان مي دهد. پيامبر به تبعيت از آيات الهي، بنيان جنگ هاي خويش را بر دفاع از کيان اسلام پي ريزي مي کرد و جنگ با کفار به منظور دفع توطئه هاي آنان عليه اسلام بود. شاهد اين ادعا هم ، آزاد گذاشتن مشرکان مکه در جريان فتح آن است.
مورخان تاريخ به خوبي بر اين نکته تصديق مي کنند که پيامبر (ص) چه در خصوص دعوت مردم به اسلام و چه در زمان حکومت اسلامي به عقيده و تفکر مردم احترام فراوان مي گذاشت . به همين جهت است که توانست در صدر اسلام ، چنين ياران صديق و وفاداري را پرورش دهد و بخش اعظمي از جهان آن روز را به اسلام به عنوان آيين آزادي و برابري انسانيت دعوت نمايد.

آزادي بيان

شکي نيست که دين مبين اسلام در خصوص آزادي بيان نه در گذشته، بلکه در امروز و آينده بشريت نمونه و يکتا خواهد بود. اصولا در آييني که مي خواهد فراگير و جاودانه باشد اصل توجه به آزادي و کرامت انساني جزء اصول خدشه ناپذير آن است. تنها با نگاهي گذرا در سيره عملي رسول خدا (ص) به خوبي به اين نکته پي مي بريم که آن حضرت به اصحاب خود و حتي مخالفان، آزادي بيان مي داد. در مسايل حکومتي و اجتماعي همچون جنگ، خود از اصحابش مي خواست آزادانه مواضع خود را اظهار کنند و انتقاد کنند. ايشان با آنان مشاوره مي کرد و در مواردي حتي راي شورا را به راي خويش ترجيح مي داد که نمونه آن در قضيه جنگ احد رخ داد. (4)
حضرت محمد مصطفي (ص) در مواجهه با غير مسلمانان آنان را به گفتگو در مسايل عقيدتي و اظهار نظر آزادانه فرا مي خواند . منافقان را حتي درکشور اسلامي آزاد مي گذاشت مادامي که در مسير فتنه و آشوب برنيامده باشند.
در زمان رسول الله (ص) جالب است که بدانيم اهل کتاب به عنوان شهروند کشور اسلامي ، مواضع و عقايد خود را حفظ کرده و گاهي به گفتگو و مجادله با پيامبر (ص) مي پرداختند .

بياني از استاد مطهري (ره)

استاد شهيد مرتضي مطهري، پيرامون آزادي بيان از ديدگاه پيامبر و ظرفيت شنيدن انتقاد آن بزرگوار بيان جالبي دارند :
« پيامبر (ص) گاهي با اعتراضات برخي ياران مواجه مي شد اما بدون آن که درشتي کند، نظرشان را به آنچه خود تصميم گرفته بود جلب و موافقت مي کرد. ايشان به شدت از شنيدن مداحي و چاپلوسي بيزار بود . مي فرمود : « به چهره مداحان و چاپلوسان خاک بپاشيد ! » (5)
مردمي بودن پيامبر و آزادي بيان براي مردم
از جمله مهم ترين خصايص والاي پيامبر اکرم (ص) مي توان به روحيه مردمداري و مردم دوستي ايشان اشاره نمود.
آنچه مردم را به آن حضرت نزديک مي کرد و به تبع آن مردم با رسول خدا (ص) احساس « خودي » مي کردند ، رفتار مردمي و اخلاق متواضعانه و دور از تکلف ايشان بود. با آن که آن حضرت از لحاظ فکر ، علم ، عصمت و فضايل روحي و معنوي از مردمان در سطح بسيار بالاتري بود اما با مردم عادي از لحاظ معيشت و برخورد ، رفتار يکساني داشت .
حضرت رسول (ص) با مردمي زيستن به همگان نشان داد که يک امير و رهبر با تمام عظمت خود ، از مردم اجتماع است و نبايد خود را تافته اي جدا بافته بداند. درباره ي آن حضرت مي گويند : « يجالس الفقراء و يواکل المساکين » (6)
يعني با تهيدستان همنشين و با بينوايان هم غذا مي شد. همين اخلاق و سيره ي والاي آن بزرگوار به مردم و اصحاب اجازه مي داد با حفظ و رعايت شان پيامبر ، انتقاد کنند و در سايه ي آزادي بيان در توسعه عمران جامعه خويش سهيم باشند.

محدوديت هاي آزادي بيان از منظر نبوي

البته ناگفته نماند که رسول خدا (ص) در خصوص آزادي بيان و عقيده قايل به محدوديت هايي بود. ايشان بر اساس دستورات صريح اسلام ، آن جا که آزادي بيان منجر به فتنه ، تفرقه مسلمين و يا تحريف و بدعت در احکام دين مي شد ، براي آن خط قرمز قايل بودند . همچنين در جايي که حقوق مردم و نيز مصالح اسلام و حکومت اسلامي به مخاطره مي افتاد.

بازگشت به سيره نبوي ؛ راه صلاح مسلمين

آري ! پيامبر که به فرموده پروردگارش مصداق آيه « و انک لعلي خلق عظيم » (7) ( اخلاق تو عظيم است ) مي باشد و از او به عنوان « اسوه ي حسنه » (8) ياد شده است ، بايد هم پرچمدار آزادي حقيقي انسان ها از قيود منيت و استکبار و بردگي باشد.
حقيقت امر آن است که بشريت امروز براي رسيدن به آزادي واقعي و دستيابي به سعادت و کرامت واقعي خود ناچار از آن است که به سيره ي انبياي الهي به ويژه خاتم الانبياء محمد مصطفي (ص) بازگردد و در اين ميان بر ما مسلمين رسالتي عظيم تر است. چه خوب است در سال پيامبر اعظم (ص) که به فرموده مقام معظم رهبري امروز ملت اسلام بيش از هميشه نيازمند هدايت ، بشارت و پيام و معنويت آن بزرگوار است با تاسي بر ايشان ، رسالت مسلماني خويش را به درستي انجام دهيم .

پي نوشت :

1-لغت نامه دهخدا ، ج 1 ، ماده آزادي ، ص 77 .
2-ابن منظور ، لسان العرب ، ج 4 ، ص 266 .
3- سوره مبارکه بقره ، آيه 256 .
4-آزادي در فقه و حدود آن ، محمد حسن قدردان قراملکي ، ص 163 .
5-اين فراز از سومين مجلد از مجموعه ارزشمند « مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي » استاد مطهري ، انتخاب شده است.
6-بحارالانوار ، ج 16 ، ص 228 .
7-سوره مبارکه قلم ، آيه 2 .
8-سوره ي مبارکه احزاب ، آيه 21 .

منبع: مجله آشنا خانواده

معرفی پایگاههای اینترنتی


کاغذ ديواري مذهبي